English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2195 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feed U مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
feeds U مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
feeders U مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
feeder U مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
cut U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cuts U روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
label U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
labeling U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
labelled U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
labels U برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند
feeds U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
sheets U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheet U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
accordion fold U یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
folded U یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
folds U یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
fold U یک تکه در یک جهت و تکه دیگر در جهت مخالف تا کاغذ بدون دخالت کاربر وارد چاپگر شود
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
prints U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
feeds U وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
feed U وارد کردن کاغذ در ماشین یا اطلاعات در کامپیوتر
papers U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
slew U حرکت دادن کاغذ از میان یک چاپگر
papered U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
slewing rate U نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
platen U نگهدارنده کاغذ در چاپگر نورد ماشین تحریر
papers U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papering U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papered U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
feed U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
stationery U یات دیگر توسط چاپگر وارد آن می شوند
feeds U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
escapement U تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
autos U سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
aligner U وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
auto U سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
expansion U اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
dotting U روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
dot U روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
inks U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink U چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
paper U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper fed U که وقتی فعال میشود که کاغذ وارد آن شود
papering U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papers U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papered U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
spark printer U چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
laser U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
download U 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
printhead U 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
fanning U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fan U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanned U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
xerographic printer U چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
LCD U چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
interpolated U درون یابی کردن
interpolating U درون یابی کردن
interpolates U درون یابی کردن
interpolate U درون یابی کردن
letter quality printer U چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
subverted U درون واژگون سازی کردن
subvert U درون واژگون سازی کردن
subverts U درون واژگون سازی کردن
subverting U درون واژگون سازی کردن
fullest U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
full U پر کردن درون چیزی تا حد امکان
weight-driven clock mechanism U مکانیزم ساعتپانولدار
mechanism of the organ U مکانیزم ارگان
automatic mechanism U مکانیزم خودکار
servo mechanism U سروو- مکانیزم
steering mechanism U مکانیزم فرمان
cam mechanism U مکانیزم بادامک
kinesiology U اصول مکانیزم
escapement mechanism U مکانیزم چاپکاغذ
stop mechanism U مکانیزم توقف
drive mechanism U مکانیزم رانش
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
driving mechanism U مکانیزم رانش
collapse mechanism U مکانیزم خرابی
feed mechanism U مکانیزم تغذیه
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
commandeered U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeer U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeering U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
mechanisms U ساز و کار مکانیزم
rotary piston machanism U مکانیزم پیستون دوار
mechanism U ساز و کار مکانیزم
mechanism U عوامل مکانیکی مکانیزم
servomechanizm U مکانیزم فرمان یار
mechanisms U عوامل مکانیکی مکانیزم
brake expander mechanism U مکانیزم انبساط ترمز
to tarnish something [image, status, reputation, ...] U چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
moving coil measuring mechanism U مکانیزم سنجش قاب گردان
change gear mechanism U مکانیزم چرخ دندانه تبدیل
worm gear mechanism U مکانیزم چرخ دنده حلزونی
introducing U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introduced U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introduce U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
introduces U وارد کردن نشان دادن داخل کردن
initiated U وارد کردن
initiate U وارد کردن
bring in U وارد کردن
make an entry U وارد کردن
initiates U وارد کردن
induct U وارد کردن
inducted U وارد کردن
inducting U وارد کردن
inducts U وارد کردن
import U وارد کردن
importing U وارد کردن
imported U وارد کردن
initiating U وارد کردن
inputting U وارد کردن
concertina fold U شیوه تا کردن کاغذ
quire U کاغذ را دسته کردن
accordion fold U روش تا کردن کاغذ
fold U روش تا کردن کاغذ
folded U روش تا کردن کاغذ
folds U روش تا کردن کاغذ
cold boot U روشن کردن کامپیوتر و بارکردن سیستم عامل به درون ان
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
ratchet and pawl mechanism U مکانیزم چرخ ضامن دار و گیر
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
roller drive U مکانیزم چرخ دنده کاهنده یاافزاینده
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
initiate U تازه وارد کردن
import U عمل وارد کردن
importing U عمل وارد کردن
rosters U وارد صورت کردن
blemish خسارت وارد کردن
roster U وارد صورت کردن
initiating U تازه وارد کردن
enters U وارد یا ثبت کردن
enter U وارد یا ثبت کردن
initiates U تازه وارد کردن
to exert force [on] U نیرو وارد کردن [بر]
initiated U تازه وارد کردن
imported U عمل وارد کردن
reimport U دوباره وارد کردن
inflict casualty U خسارت وارد کردن
entered U وارد یا ثبت کردن
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
wallpaper U با کاغذ دیواری تزئین کردن
papers U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
wallpapers U با کاغذ دیواری تزئین کردن
paper U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papered U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papering U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
fanfold U روش تا کردن یک صفحه کاغذ
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
commissioning the ship U وارد خدمت کردن کشتی
involving U گیر انداختن وارد کردن
take a strain U وارد کردن فشار به طناب
involves U گیر انداختن وارد کردن
swear in U با مراسم تحلیف وارد کردن
input U عمل وارد کردن اطلاعات
inputted U عمل وارد کردن اطلاعات
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com